1- گروه حقوق، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران 2- مرکز تحقیات پزشکی قانونی، سازمان پزشکی قانونی، تهران، ایران ، arya_hedjazi@yahoo.com 3- مرکز تحقیقات تروما، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران 4- مرکز تحقیقات پزشکی قانونی، سازمان پزشکی قانونی، مشهد، ایران
چکیده: (3708 مشاهده)
مقدمه: در عصر حاضر امکان حفظ اندامهای حیاتی بدن با توجه به پیشرفتهای عظیم صورتگرفته در علم پزشکی واقعهای دور از ذهن نبوده و بهرهگیری از علوم و تجهیزات پزشکی موجب شده تا نجات جان بیماران و بازگشت مجدد حیات به آنان ممکن شود. هر چند استفاده از این امکانات در اکثر مواقع کارگشا بوده و نتایج رضایتبخشی را نیز بهدنبال داشته است، لیکن در مواقع خاصی نیز بهدلیل ماهیت بیماری، کهولت سن، ابتلا به یک بیماری زمینهای یا دیگر عوامل مشابه، عملکرد اندامهای حیاتی بدن دچار اختلال شدید شده، به گونهای که حتی دانش پزشکی نیز از درمان آن عاجز است و عملاً هیچ اقدامی را در جهت حفظ بقا و استمرار حیات بیمار نمیتوان به انجام رساند؛ موضوعی که موجب شده مباحثی پیرامون عدم انجام احیا در مواجهه با این گونه بیماران شکل گیرد. اگر چه اقدام به DNR یا عدم انجام آن بحثهای فلسفی و اخلاقی زیادی را معطوف به خود کرده است، اما از جنبه حقوقی و قانونی نیز میتوان به این قضیه نگریست. هدف این مطالعه، تحلیل دستور عدم احیای بیماران فاقد حیات مستقر با استناد به ماده ۳۷۲ ق.م.ا بود. نتیجهگیری: با استفاده از مفهوم مخالف ماده ۳۷۲ ق.م.ا میتوان از عدم مداخله کادر درمان در مواجهه با بیماران در حال احتضار و طیشدن روند طبیعی مرگ این اشخاص از طریق این ماده جرمزدایی کرد.
Moshirahmadi A, Hejazi A, Sabetian G, Badiian Mousavi N. Analysis of “Do Not Resuscitate” Order in Patients without Established Life based on the Article 372 of the Islamic Penal Code. Iran J Forensic Med 2019; 25 (1) :99-103 URL: http://sjfm.ir/article-1-785-fa.html
مشیراحمدی علیرضا، حجازی آریا، ثابتیان گلناز، بدیعیانموسوی نازیلا. تحلیل دستور عدم احیای بیماران فاقد حیات مستقر با استناد به ماده 372 ق.م.ا. مجله پزشکی قانونی ایران. 1398; 25 (1) :99-103